سید غلامرضا میر معنوی بازیگر، گارگردان، محقق و مدرس تئاتر ؛

تشکیل انجمن منتقدین تئاتر و سینما می تواند برای کسانی که  در این هنر حضور دارند امّا بی مایه و ریشه  اند یک زنگ خطرباشد!

گفتگو؛ ایمان غلامیان* آرش شعاع شرق

گروه تئاتر لوتوس؛سید غلامرضا میر معنوی بازیگر ، گارگردان ، محقق و مدرس تئاتر در سال 1329 در رشت متولد شد ، از سال48 در تهران فعالیت های تئاتری خود را با بازی در نمایش پرچم آغاز نمود . نمایشنامه های " ادیپ شهریار ، گفت وگوی شبانه  ، بوی باران لطیف است ، پلکان ، شب روی سنگ فرش خیس  و شب بخیر جناب کنت " از مهمترین فعالیت های تئاتری چند سال اخیر اوست.

میر معنوی علاوه بر بازی در فیلم سینمایی زن شرقی ، سریالهایی چون کوچک جنگلی ، خط قرمز ، پس از باران ، آواز مه ، بشارت منجی ، قابهای خالی و ... بازی در سه تله فیلم با نامهای قُرُق ، زنگ دولتی و لوتکا را نیز در کارنامه خود دارد .

این هنرمند توانا علاوه بر موارد فوق کار دوبله چند مجموعه مستند را نیز انجام داده که از جملۀ آنها عبارتند از : دنیای حیوانات ، مجموعه داستانی جوجه اردک زشت و قسمت هایی از سریال پوآرو.

 

_لطفا برای شروع از چگونگی ورودتان به عرصه تئاتر بگویید.

_بنده از سال48 فعالیت تئاتری خود را آغاز نمودم. فرامرز بهبود مرا با تئاتر آشنا کرد ، سپس زیر نظر مصطفی اسکویی ، مهدی فتحی و مهین اسکویی با اسلوب و روش علمی بازیگری آشنا شده و تعلیم یافتم .

_اخیرا در میان هنرمندان تئاتر گیلان بحثی پیش آمده با عنوان پیشکسوتی در عرصه تئاتر !از دیدگاه شما به چه کسی میتوان گفت پیشکسوت ؟ و پیشکسوت باید دارای چه خصوصیاتی باشد؟

_به افرادی میتوان لقب پیشکسوت داد که سابقه طولانی و استمرار در حرفه خود داشته و در آن عرصه مفید و تاثیر گذار باشند ، از نظر من شایسته نیست که هر کس را پیشکسوت بنامیم . لقب پیشکسوت را جامعه و اهالی هنر باید به فرد بدهند . اخیرا در روزنامه  گلچین امروز  مصاحبه ای خواندم که شخص مصاحبه شونده مدعی شد که من عنوان پیشکسوت رسمی تئاتر در گیلان را دارم ! تا آنجا که بنده اطلاع دارم سازمانی وجود ندارد که دستور دهنده باشد فُلان شخص پیشکسوت است !

_شما معتقدید پیشکسوت به کسی باید گفت که استمرار کاری داشته باشد . پس چطور هنوز از افرادی چون فریدون نوزاد و سید محّمد رئیس زاده به عنوان پیشکسوت تجلیل به عمل می آید؟

_ به نظر من این افراد شاه بیت غزل نمایش گیلانند ، فریدون نوزاد اولین کسی بود که آموزشگاه بازیگری را در گیلان راه اندازی کرد . فرامرز بهبود که استاد پیشکسوتانی چون حاج علی عسگری ، مرحوم احمد بدر طالعی ، حبیب پور سیفی و بنده می باشد دانش آموخته همان آموزشگاه بود . ما سعی می کنیم که زحمات این بزرگان را قدر بداریم و انتظار داریم جوانان در آینده با ما نیز چنین برخوردی داشته باشند

_آیا شما خود را پیشکسوت میدانید ؟

_بنده تا به امروز 42 سال است که به طور رسمی در این هنر حضور دارم ، طبعآ به بنده پیشکسوت می گویند ، من اگر با گروهبانی به ارتش میرفتم  بعد از 42 سال سرلشکر می شدم ! بنا بر این در کار خود یک امیرم و باید به عنوان یک فرمانده به من نگاه کنند ، اگر نام این فرمانده را پیشکسوت بنامیم!

_ شما در اوایل انقلاب یک گروه تئاتری تشکیل داده بودید ، لطفا کمی در مورد آن توضیح دهید.

_در سال 62 وقتی از تهران به گیلان مهاجرت نمودم  فعالیت های خود را ادامه دادم تا اینکه در صومعه سرا گروه تئاتر " ریما " را احیا نمودم . ریما یک گروه منظم و منسجمی بود که امیر قویدل بنیانگذار آن بود . توسط آن گروه بود که تئاتر فومن برون مرزی شد و در ایران شناسانده شد.

_حدود سه سال پیش در یک  ارزشیابی فوق لیسانس معادل دریافت نمودید ! لطفا از چگونگی اخذ این مدرک بگویید.

_وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، هنرمندان با سابقه و آنهایی که از نظر کیفی برتر بوده اند را درجه بندی هنری می کند ، هیئت نظارتی متشکل از چندین دکترای رشته مربوطه به روی تمامی مدارک فرد مورد نظر کارشناسی می کنند و نمره می دهند . بنه بخاطر اینکه بالای 30 سال سابقه داشتم ،آثار فاخر نمایشی اجرا نمودم و تدریس دانشگاهی نیز داشتم و علاوه بر آن به عنوان یک گیلانی رکورد دار جشنواره های کشوری هستم در این درجه بندی با سیزده و نیم  نمره کسری درجه " دو به یک " را گرفتم  که معادل کارشناسی ارشد است . در حال حاضر استراحت سه ساله برای اخذ درجه یک به سر میبرم ! اگر در این سه سال می توانستم یک کتاب دیگر تالیف کنم و به یک سفر خارج بروم آن سیزده و نیم نمره هم به بنده تعلق میگرفت ! ولی همان درجه " دو به یک " توفیق و افتخاری برای بنده و تئاتر گیلان است.چون تا کنون در گیلان کسی موفق به کسب چنین رتبه ای نشده است .

_سال88 کتابی تالیف نمودید با عنوان "سیمای تئاتر رشت از 1332تا 1383"که سخت مورد انتقاد اهالی تئاتر قرار گرفت که چرا نام فریدون نوزاد را آورده اید ولی نام افرادی چون عباس امیری ، حسین توشه و... را نیاورده اید. فریدون نوزاد که بعد از کودتای 28مرداد 32 با تئاتر خداحافظی کرد؟

_ دو کتاب در رابطه با تئار گیلان تالیف شده بود ، یکی" تاریخ نمایش در گیلان " فریدون نوزاد و دیگری " تاریخچه تئاتر گیلان " تالیف حاج علی عسگری ، در واقع کتاب نوزاد منبع کاملتری است برای پیدایش تئاتر تا سال 32 . اما کتاب علی عسگری را نمی توان به عنوان ماخذ به حساب آورد چرا که این کتاب به خاطرات ایشان در زمینه تئاتر اختصاص دارد که برای پایان نامه خود به رشته تحریر در آورده اند .بنده ابتدا قصد داشتم سیمای تئاتر رشت بعد از انقلاب را بنویسم ، امّا به دلیل اینکه کسی تاریخ تئاتر گیلان از 32 به بعد را ننوشته بود ، بنده به عنوان رخصت و تــَبـّرک کتابم را با ایشان آغاز نمودم ، اگر از مرحوم عباس امیری نامی نیاوردم به این دلیل بود که تاثیری در تئاتر گیلان نداشت و مجموع تئاتر هایی که بازی کرد از 13 نمایش تجاوز نمی کند. بنده سعی کردم در کتابم نفرات تاثیر گذار در تئاتر را معرفی کنم .

_ولی مرحوم امیری در مصاحبه ای عنوان داشت که بیش از هفتاد کار نمایشی انجام داده است .

_نه خیر ، تا جایی که بنده اطلاع دارم اینگونه نیست ، عباس امیری با گروه امیر ثابت تئاتر را شروع کرد و " سیاه زنگی ، دایره زنگی ، مرد فرنگی " جزء نخستین کارهای عباس امیری بود .

_مگر ایشان تئاتر را سال41 با گروه سید محمد رییس زاده آغاز ننمود؟

_گروه خورشید گیلان چندان دوام نیاورد  . چند سالی دور هم جمع شدند و بعد هم گروه از هم پاشیده شد . این گروه با حمایت "سازمان شیر و خورشید" (همان هلال احمر بعد از انقلاب) فعالیت می کرد. به خورشید گیلان نمی توان گفت گروه ! چون گروه اساسنامه ، مرامنامه و عمر طولانی دارد . اکثر این گونه گروه ها به دلیل اختلافات حزبی و سیاسی از هم پاشیده می شدند و بعد افراد آن هر کدام برای خود گروهی دیگر تشکیل می دادند .

_در حال حاضر چند گروه در استان گیلان فعالیت می کند ؟

_در حال حاضر 32 گروه ثبت شده تئاتر در گیلان داریم ، جالب اینجاست که 32 کارگردان ،32 نویسنده و یا 32 بازیگر حرفه ای در استان نداریم !

که حداقل بگوییم هر گروه یک بازیگر خوب دارد ! این گروه ها در اسم گروه هستند ولی در رسم آن " اِشل و فـُرمت "مشخص یک گروه منسجم و معتبر را ندارند . به این دلیل من نام افرادی را در کتابم آورده ام که در دهه  های فعالیت شان بر تئاتر تاثیر گذار بودند .

_حسین توشه چطور ؟ چرا نامش را نیاورده اید ؟

_  حسین توشه یک استثنا بود که در سال 93 در چاپ مجدد کتاب نامشان را خواهم آورد ، اگر در چاپ نخست نام ایشان را نیاوردم به این دلیل بود که بیشتر فعالیت هایش در بندر انزلی بود و در رشت چند نمایش بیشتر کار نکرد .  مطمئنا کتاب دارای یک سری نقص ها یست که در چاپ بعد برطرف خواهم کرد .

_اخیرا یک موضوع دیگری در میان هنرمندان تئاتر مطرح شده با عنوان اردیبهشت تئاتر گیلان ! کمی در مورد چگونگی شکل گیری اردیبهشت تئاتر توضیح دهید .

_به دلیل مصادف شدن روز جهانی تئاتر (12 فروردین ) با روز جمهوری اسلامی ، در ایران این مراسم را از فروردین به اردیبهشت تغییر دادند ، که هر استان در یکی از روزهای اردیبهشت به نوبه خود این مراسم را برگزار می کند .در این مراسم پیامها و شعارهایی که تئاتر در دنیا دارد خوانده میشود و آن روز را جشن میگیرند ، که یک سال به سن تئاترشان افزوده شد . در این روز از کسانی که در یک سال گذشته در تئاتر فعالیت های گسترده ای انجام داده اند و موفقیت داشته اند از سوی مرکز هنرهای نمایشی تجلیل و قدر دانی به عمل می آید .

_ برگزاری اردیبهشت تئاتر گیلان در امسال را چگونه ارزیابی میکنید ؟

_امسال مراسم با شکوه وبا وقاری برگزار گردید ، یک حرکت جالب که صورت گرفت تقدیر از همسران هنرمندان بود .در آن روز سیاست های سال جدید را عنوان کردند تا هنر مندان خود را با آن سیاست ها هماهنگ کنند ، تا به هدف مشخص برسند .

_پس اردیبهشت تئاتر گیلان بدین منظور نیست که  از پیشکسوتان تئاتر دعوت و تجلیل به عمل آید؟

_خیر ، این مراسم اصلا بدین معنا نیست که از عده ای خاص تجلیل به عمل آید ! بطور مثال پارسال از بنده تجلیل به عمل نیامد چون فعالیتی نداشتم . وقتی فعالیتی موفق نداشته ام نباید ناراحت شوم که چرا از من تجلیل به عمل نیامده است . البته کسانی که مسئول برگزاری این مراسم هستند باید  کسانی که خاک صحنه خورده اند  را دعوت کنند ، چون این کار بر غنا و ابهت مراسم می افزاید امّا اگر کسی دعوت نشد نباید فکر کند که دعوت نشدنش تعمدی بوده !  شاید به دلیل حساسیت بالای این مراسم یادشان رفته باشد.

_به نظر شما صادق حسنی ( مسئول هنر های نمایشی گیلان ) به موضوع اردیبهشت تئاتر گیلان طیفی نگاه نکرد ؟ اصلا عملکرد دو سالی که صادق حسنی مسئول هنرهای نمایشی استان شده اند را چگونه ارزیابی می کنید ؟

_بنده ایشان را به عنوان یک رییس انجمن نمی پذیرم و قبولشان ندارم . چون معتقدم افراد صلاحیت دار و مهمتری از ایشان حضور دارند که می توانند به جای ایشان  این مسئولیت را بر عهده بگیرند ، در آخرین نشستی که با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتیم ، انجمن گیلان توفیقی به دست نیاورد و از استانهای دیگر تجلیل به عمل آمد ، گیلان 32 گروه نمایشی ثبت شده دارد که فقط یازده گروه در کتاب ارشاد ثبت شده است و این یک تحقیر برای تئاتر گیلان  به حساب می آید ، ما به عنوان بزرگان تئاتر گیلان اعتراضمان را از طریق معاونت هنری به اطلاع وزیر رساندیم و با قادر آشنا و شاه آبادی صبحتی شد و خواستار جمع آوری و چاپ مجدد با رفع نقص این کتاب شدیم و خواستیم کتاب منسجم تری چاپ شود تا چهره ی واقعی گروه ها ی تئاتر گیلان را نشان دهد ، صادق حسنی در دو سالی که به عنوان مسئول مرکز انجمن نمایش گیلان فعالیت دارد تمایل و گرایش خود به شرق گیلان را نشان داده و طیفی بودن نگاهش را نیز ثابت نموده است . همین تمایز ها باعث میشود که ما ایشان را به عنوان فرد مناسب نپذیریم و بگوییم افراد لایق تری هستند که می توانند انجمن نمایش را بهتر اداره کنند .

_عملکرد مدیر کل ارشاد فعلی را با مدیر کل پیشین چگونه ارزیابی می کنید ؟

_پورعیسی مدیر سابق فرهنگ و ارشاد ، با توجه به اعتباراتی که در اختیارش بود سعی کردند خانواده تئاتر را دور هم جمع کند ، در دوران پور عیسی جشنواره های مختلفی برگزار شد ولی از نظر مالی دوره ی پور عیسی ضعیف تر از دوره ایمانی بود .

_نظرتان در مورد سالن های تئاتر موجود در رشت چیست ؟

_در شهر رشت 16 سالن نمایش وجود دارد که در اختیار ادارات مانند : بهزیستی ، هلال احمر ، آموزش و پرورش و... قرار دارد . در رشت یک سالن تئاتر به معنای واقعی کلمه وجود داشت به نام " سردار جنگل " که خرابش کردند و در حال ساخت مجدد است و بقیه سالن ها به هیچ وجه استاندارد نمایش نیستند و در واقع مناسب سخنرانی و کنسرت موسیقی می باشد ، سالن وارش هم به همین گونه ، امکانات لازم از قبیل پروژکتور ، صدا و امکانات صحنه ای را ندارد و کمکی به فکر کارگردان که می خواهد صحنه را آماده کند ، نمی شود . بنابر این ما نیاز به یک فرهنگسرای حرفه ای نمایش داریم که این سالن در بوستان ملت در حال ساخت است ، و با کمک های استانداری این سالن زودتر ساخته خواهد شد ، که یقینا با ساخت این سالن بخشی از مشکلات تئاتر استان حل خواهد شد .

_نظرتان در رابطه با کسانی که سبک و ادبیات نمایشی را نمی شناسند ولی در تئاتر گیلان حضور دارند چیست ؟

_تئاتر یک علم است و این علم هر روز نو می شود ! و کسانی که وارد این عرصه میشوند باید دانش ، اطلاعات کافی و حرفی برای مردم داشته باشند . وجود افراد فاقد علم نمایش که کار بر روی صحنه می برند به بدنه تئاتر ایران آسیب وارد می کند .

_چرا آثار ماندگار نمایشی در گیلان وجود ندارد؟

_مشکل ما تشکیلاتی است ، چون سازماندهی مناسبی در شهرستانها و حتی تهران نداریم وهر کسی امکاناتی توسط رفیق بازی و رابطه دریافت می کند ، در گیلان هم اینگونه است یک نفر نمایش اجرا می کند سبک را نمی شناسد ، ایدئولوژی کارگردانی را ندارد ، نمیشود خط فکری این قبیل از افراد را خواند و فهمید چه چیزی به جامعه میخواهد بگوید !آیا می خواهد کشف شهود پنهان و هویت خود نسبت به جامعه را معرفی کند ؟ بالاخره عده ای هر طور شده یک نمایش را بر اساس سلیقه و سر گرمی ، مشکلات مالی و با کار نا بلدی در دست می گیرند و اجرا می کنند ، به این دلیل آثار ماندگار در استان گیلان محدود است .

_آیا توانسته ایم تفکر تئاتریمان را به اندازه قدمت تاریخی مان در این عرصه بشناسانیم؟

_در کشور فقط چند استان معدود است که تئاتر به معنای واقعی در آنجا اتفاق می افتد و تحصیل کرده های نسل جوان ما یک هویت دیگر ی به آنجا داده اند ، یکی از آن استانها گیلان است ، بیش 60 درصد دانشجویان رشته هنر گیلانی هستند و بیشتر فارغ التحصیلان هنری را دارد . در نمایش جوانان بسیاری داریم که فارغ التحصیل شده اند ولی به دلیل کمبود امکانات شهرستانها جذب تهران شده اند . این افراد به دلیل نبود زمینه  فعالیت حرفه ای نمی توانند آموخته های خود را در استانشان پیاده کنند .گیلان در مقایسه با استانهای دیگر جلوتر است . جوانهای کار بلد و پیشکسوتان فهیم و توانایی دارد که اگر اختلاف های جزئی که ریشه در سلیقه آنها دارد را کنار بگذارند و همدیگر را باور داشته باشند ، کمتر استانی می تواند در هنر نمایش از گیلان سبقت بگیرد .

_از دیدگاه شما راه حل بیرون آمدن از این معضل و آسیب هایی که تئاتر گیلان را درگیر نموده چیست ؟

_ نسل جوان باید احترام بیشتری برای پیشکسوتان قائل شود  و همواره بداند که هیچ چیز نمیداند ، ما هر گاه احساس کنیم در هنر خودمان نادانیم ، بالاترین دانایی ما می باشد ، بطور مثال یک نفر هیچ چیز از مکاتب نمایشی نمی داند هیچ تخصص و حرفه ای ندارد  ، می گوید فلان کس قدیمی است و باید کلاسیک کار کند و نمی داند آوانگارد چیست ، در حالی که این نظر و دید ها اشتباه است ، اگر به بیو گرافی همان افراد نگاهی بیاندازید به کارهایی بر می خورید که انجام داده اند و فکرش را هم نمی توانند بکنند ! آوانگارد در بطن هنر خوابیده ، یعنی پیشتازگرایی ، یعنی بتوانند تئاتر را جلو ببرند ، آوانگارد به این معنا نیست که گذشته را فراموش کنیم ، شما دو نفر را نام ببرید که شعر سپید بگویند و بعد شعر کهن و کلاسیک را قبول نداشته باشند ! آنها از حافظ و سعدی و مولانا و عطار عبور کرده اند و میگویند اگر زبان ارتباطی ما این باشد بهتر است ، ولی آنها جایگاه خودشان را دارند ، اگر می خواهید آثار مدرن بسازید ، مشکلی نیست ولی این حرف مدرن خود را طوری بزنید که همۀ مردم درک کنند ، کسی که از  دانشگاه می آید  به آن معنا نیست که همه چیز را می داند ! هنر تئاتر علم  عمل است و باید در عمل ثابت کند که می تواند و می فهمد.

_به نظر شما چرا در گیلان فیلم سازی سینمایی وجود ندارد؟

_یک نگاهی به تبلیغات آموزشگاه های سینمایی بیاندازید !کامبیز دیر باز شرکتی سینمایی تاسیس کرده به نام بازیکده ! (اسم تئاتری انتخاب نموده!) هنوز مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد دریافت نکرده امّا آموزش بازیگری میدهد ، هنر پیشگانی از تهران دعوت کرده تا مردم فریب چهره آنها را بخورند ! و به آن آموزشگاه بروند ! و یا شرکت سینمایی "دراما" که افرادی ثروتمند ، که تبلیغات گسترده ای در سطح رشت انجام داده اند و میلیونی هم تبلیغ می کنند ! کار این افراد فیلم سازی است ! ولی بازیگری تئاتر آموزش می دهند ! هدفشان هم این است آموزشگاه هایی را که تخصص بازیگری تئاتر دارند را تعطیل کنند ! این افراد اگر در بخش فیلم سازی همت کنند ، دانش و تجربه سینمایی خود را در اختیار جوانان بگذارند موفق تر خواهند بود ، وقتی یک جوان سه ماه متوالی کامبیز دیرباز یا میکائیل شهرستانی را می بیند ،خسته می شود !

_پس معتقدید حرمت معلم بودن را از بین برده اند ؟!

_دقیقا این طور است ، استاد بودن تعریف دیگری پیدا کرده است ، اگر اینطور باشد عزت ا... انتظامی و علی نصیریان باید تدریس می کردند ، معلمی یک مقوله دیگر است ، نه اینکه فرد به عنوان چهره سینمایی یا تلویزیونی تدریس کند ! بطور مثال نیما شاهرخ شاهی چه چیزی بلد است تا آموزش دهد ؟ من از نیما شاهرخ شاهی 4 سئوال می پرسم و او هم از من 4 سئوال بپرسد ، اگر توانست 4 سئوال مرا جواب دهد!!.

واقعا فضای آموزشگاه های ما آلوده است ، بسیاری از آموزشگاه های استان کارگردانان تلویزیون را می آورند به بهانه اینکه هنرجو را در تلویزیون به بازی بگیرند و این مدرس اصلا رشته اش بازیگری تئاتر نیست و فقط از نام این افراد استفاده می کنند تا هنر جو در اختیار بگیرند و از کلاس صد نفره طبعا 4 نفر وارد تلویزون می شوند ، این موضوعات باید نقد شود ، اهل قلم بروند و گزارش تهیه کنند که خروجی این آموزشگاه ها چیست ؟

_پس معتقدید در گیلان فیلم ساز نداریم ؟

_فرهاد مهرانفر گیلانی است که در گیلان زندگی می کند و آنهم بیشتر مستند و سریال می سازد ، سینمای گیلان یک هوشنگ درویش پور را دارد که او هم فقط فیلم های درجه "ج" می سازد ، سینما اندیشه است ، ابزار نیست ! اگر آن اندیشه را نداشته باشید فیلم ساز نیستید !

_هومن سیّدی به عنوان کارگردان گیلانی که در همین استان رشد کرد در حال حاضر در تهران فعالیت می کند ،دلیل اینکه هنرمندان جوان گیلانی به تهران جذب می شوند چیست ؟

_هومن سیّدی شاگرد بنده بود ، زمانی که آموزشگاه سروش توسط بنده و آقای نحوی ساخته شد ، یک دوره سینمای تجربه را برگزار کردیم که هومن سیّدی ، هومن میر معنوی ، انوش رمزی ، حامد عریب و... از خروجیان آن دوره بودند ، این هنر جویان استعداد ذاتی داشتند و با فیلم های کوتاه VHS کار را شروع کردند و بعد هر کس راه خود را پیش گرفت ، بی تعارف باید گفت ما قدر جوانهای هنرمند گیلانی خود را نداشته و نداریم ! قبل از اینکه دیگران پشتمان را به خاک بمالند ، ما همدیگر را کشته ایم ! تا وقتی که هنر مندان در استان حضور دارند کسی قدرشان را نمیداند ،امّا وقتی از استان می روند تازه متوجه می شوند که چه کسانی را از دست داده اند !  بهنام قربانی ، هومن سیّدی ، حمید ابراهیمی ، کامبیز کاشفی و... نمونه هایی از این هنرمندان اند . متاسفانه تلویزیون گیلان اشکالات فراوانی دارد و اهالی هنر با هم مشکل دارند .

_به نظر شما نقد چه جایگاهی در سینما دارد و  سینما را به چه رتبه ای می تواند برساند ؟

_ در گیلان که سینما وجود ندارد ، نقد ، یک عنصر هنر می باشد ، نقد و بررسی به این معناست که منتقد بد و خوب را با عدله و شاخصه های اجتماعی از هم متمایز کند .ما اگر انجمن منتقدین در گیلان داشته باشیم به نفع قوای فکری و کاری ما می باشد بنده امسال این پیشنهاد را به اداره ارشاد گیلان دادم که بتوانیم انجمن منتقدین را راه اندازی کنیم . و منتقدینی باشند که خودشان جزء عوامل تئاتر و سینما و تهیه کننده این کار نباشند از بیرون به این هنر نگاه کنند و بعد گفته نشود که برای تضعیف دیگران این کار را کرده اند ! و قلم یک منتقد را داشته باشند ، حتا با نقد می توانیم شورای ارزشیابی را متوجه نقد و منتقدین بکنیم به هر اثری را مجوز بدهند ، در غیر این صورت با چالش منتقدین رو به رو خواهند شد و مدیران رفرهنگی را متوجه  خواهند کرد که اگر امکانات لازم و مقدمات خوبی را برای یک اثر هنری فراهم نکنند به نقد کشیده خواهند شد و از تمامی جهات می توانند برای بالا قرار گرفتن یک هنر موثر باشد . تشکیل انجمن منتقدین تئاتر و سینما می تواند برای کسانی که  در این هنر حضور دارند امّا بی مایه و ریشه  اند یک زنگ خطر باشد .

_وامّا در پایان ؟

_همین که شما چهره ها را معرفی می کنید و دغدغه هایی که شما دارید برای استان مفید است ، شما می توانید  یکی از اهرم های اتحاد و اتصال اهالی هنر شوید و علاقه دارم شما تولیدات تلویزیونی استان گیلان را هم به چالش بکشید و بررسی کنید ظرافت شما در آسیب شناسی موجب این می گردد که تلویزیون گیلان جایگاه خود را پیدا کند .


برچسب‌ها: مصطفی غلامی استادسرایی
نوشته شده توسط سامان ایرانی در پنجشنبه دوم آبان ۱۳۹۲ |